چکیده: (11285 مشاهده)
شهر محدودهای مشخص از فعالیتهای پاسخگو به نیازهای انسانی است که متناسب با ویژگیها، تفکرات و رویکردهای او سازمان یافته و در جهت کمال و سعادت وی تحقق مییابد. شکلگیری شهر وابسته به جهانبینی و بینش انسان و میزان مطلوبیت و کیفیت آن به فضای عقلانی و اعتقادی تفکرات او باز میگردد. دین اسلام به عنوان یک بینش برخاسته از جهانبینی توحیدی، اصولی را برای زندگی و مشی انسانها در زمین تعریف کرده که هم برگرفته از صفات مطلق الهی است و هم از خاستگاهی فطری، عقلانی و به تبع آن اعتقادی برخوردار میباشد. بینشی که کمال و استعلای انسان را مورد هدف دارد و وی را به سوی صفات الهی رهنمون میسازد و نیز با ویژگی مشترک تمامی انسانها در ادیان مختلف، در ارتباط است. بر پایه این بینش الهی در سازمانبندی شهر نیز، اصول، مؤلفهها و شاخص-هایی فطری ارائه مینماید تا شهری پویا، آرمانی، عقلانی، فعال، کمالیافته و ربانی پدیدار گردد. ضرورت این تحقیق بر دستیابی به اصول و شاخصهای سازمان شهر از نظر اسلام است که هدف آن پاسخگویی به نیازها و خواستههای فطری انسان برای رسیدن به کمال و سعادت، در تمام ساحتهای وجودی میباشد. تحقیق حاضر بر بازشناسی و دسته-بندی مؤلفهها و شاخصهای شهراسلامی متناسب با گرایشهای فطری مشترک انسانی با رفتار عقلایی، به عنوان ضرورت رسیدن به زندگی ربانی و اصول مؤثر بر ساختار کالبدی اجتماعی شهر، توجه و تأکید دارد. روش این تحقیق از یک سو توصیفی-تحلیلی است که با تحلیل محتوایی و کالبدی پیش رفته و از ماهیت راهبرد تفسیری برخوردار است. از سوی دیگر با روش استدلال منطقی-تحلیلی به توصیف و ارائه مصادیقی از شهر اسلامی و شاخصهای سازمانبندی شهر ربانی می-پردازد. بر پایه یافتههای تحقیق، اصول شهر اسلامی بر مبنای ویژگیهای فطری انسان و تحلیل هستها و بایدهای کالبدی اجتماعی شهر و دستهبندی آنها در پنج گرایش فطری تشریح شده است. این گرایشها بنابر نظر شهید مطهری شامل حقیقتجویی و رسیدن به کمال، خیر و فضیلت، جمال و زیبایی، خلاقیت و ابداع و گرایش به عشق و پرستش میباشند که مبنای نتیجهگیری تحقیق در بازشناسی اصول قرار گرفتهاند و با آیات و روایات نیز بررسی تطبیقی شدهاند.