Mozafar F, Nadimi H, Salehi A. The Ontology of Historic Places: An Ontological Contemplation on Historic Places in the Light of the Doctrine of Principality of the Existence. JRIA 2017; 5 (2) :20-33
URL:
http://jria.iust.ac.ir/article-1-769-fa.html
چکیده: (8039 مشاهده)
مروری بر تاریخ حفاظت معماری گویای آن است که تلقی هستیشناسانهی اندیشمندان و نظریهپردازان حفاظت از مکانهای تاریخی یکی از مهمترین مبادی نظریههای حفاظتی بوده است. غالباً ویژگیهایی از مکان تاریخی -که در هنگامهی شناخت، از اهمیت بالاتری برخوردار شده- به موضوعی برای حفظ، تبدیل گردیدهاست. این در حالی است که جامعهی امروز ایران، تلقی روشنی از این موضوع ندارد. آنچه به طرح این سؤال میانجامد که تلقی فرهنگ ایرانی-اسلامی از حقیقت هستی مکانهای تاریخی چیست؟ در این راستا، تحقیق حاضر با استناد به تبیینهای اصالت وجودی حکمت متعالیه منسوب به صدرالمتألهین از هستی موجودات مادی و با تکیه بر استدلال منطقی و روش قیاسی، به هستیشناسی مکان تاریخی میپردازد. بر این مبنا، حقیقت مکان تاریخی، از سه وجه مورد توجه قرار میگیرد. در وجه اول، مکان تاریخی به عنوان یک «کل واحد اندازهمند» مورد توجه قرار میگیرد؛ با مراتبی از اندازه شامل «معنا»، «صورت و تعینات عرضیاش» و «ماده». در نسبت این مراتب نیز بهترتیب، معنا بر صورت، صورت بر تعینات عرضیاش و تمامی اینها بر ماده، اصالت مییابند. اگرچه در نهایت، مکان تاریخی، کل واحد و دارای وحدت و یکپارچگی وجودی است. پس از آن، با تکیه بر نظریهی حرکت جوهری، مکان تاریخی به مثابه یک «کل متغیر» مورد تأمل واقع میشود. مکان تاریخی از این جهت نمیتواند بقا و ثباتی داشتهباشد و تنها میتوان قائل به استمرار و تداومی در هستی آن شد. استمرار بدینمعنا لاجرم به واسطهی «صیرورتی پیوسته بر مدار اندازهمندیهای ناظر به هستی خاصش» ممکن میشود. پس از آن، پرسش از اندازهمندیهای ناظر به هستی مکان تاریخی و نیز توجه به ملازمت با تغییر، وجه دیگری از هستی مکان تاریخی را مورد اشاره قرار میدهد و آن درآمیختگیاش با مقیاسهای مختلفی از عالم پیرامونی است. از آنجهت که برای فهم هستیشناسانهی مکان تاریخی نمیتوان آن را به خودی خود موضوع شناخت قرار داد. در این وجه، مکان تاریخی به عنوان یک «وجود محدود»، در بستر عالم پیرامون و به معنای کلیتر، «عالم وجود» قرار میگیرد. از این منظر، اعتبار «مکان تاریخی» به عنوان یک «موجود»، به مظهریت «وجود» است. مکان تاریخی در مقام مظهریت وجود، در ذیل نظامی از اندازههای وجودی یا قاعدهمندیهای هستی و از جمله، قواعد متجلی در عالم طبیعت (و تجلیات نسبی آن در عالم فرهنگی) قرار میگیرد. از این جهت، وجه ثابتش در ضمن تغییر نیز همان نظمها یا اندازههای وجودی متجلی در آن خواهد بود.