Etessam I, kamelniya H, mirza khoshnevis A, rezazadeh M. Explanation the meaningful relation between ornamental pattern and structural in tower temples in khorasan (Qaznavi and Saljoughi era). JRIA 2020; 8 (1) :103-124
URL:
http://jria.iust.ac.ir/article-1-1274-fa.html
اعتصام ایرج، کامل نیا حامد، میرزاخوشنویس احمدرضا، رضازاده مهسا. تبیین رابطه معنی دار بین الگوهای آرایش دهنده و ساختار دهنده در میل ها و آرامگاههای برجی خطه خراسان (غزنوی و سلجوقی). پژوهشهاي معماري اسلامي. 1399; 8 (1) :103-124
URL: http://jria.iust.ac.ir/article-1-1274-fa.html
دانشگاه آزاد تهران شمال،مربی ،موسسه ی آموزش عالی توس،مشهد
چکیده: (4261 مشاهده)
رابطه بین بافت 1، الگو2 (نقش) و توده 3یه سوال پایه ای (زیربنایی) در معماری هست. در معماری کلاسیک همانطور که آلبرتی4در کتاب معروف خود5 الویت بندی می کند: معماری بر اساس توده و ساختار شکل می گیرد و بافت و نقش(تزیینات) در جهت زیبایی بخشیدن ساختار، به توده اضافه می شود. این سلسله مراتب(شکل گیری ساختار و توده و اضافه شدن تزیینات در مرحله ی بعد صرفا جهت زیبایی توده) در طول تاریخ به چالش کشیده شده است (Rietherand and Baerlecken,2008: 2 ).
در پیشینه ی پژوهش، اغلب مطالعات انجام شده بر نقش و تزیینات اسلامی از نگاه درونی بوده و تاثیرگذاری بیرونی الگوهای نقش، کمتر مد نظر پژوهشگران بوده است. این مقاله سعی دارد یک تفکر و دیدگاه متفاوت از رابطه ی بین توده و بافت در معماری ایرانی( با نگاه خاص به میل ها و آرامگاههای برجی خطه ی خراسان دوره ی غزنوی و سلجوقی) بیان کند؛و نقش الگوهای آرایش دهنده برشکل گیری ساختار بنا را مورد آزمون قرار بدهد. از آنجا که این تحقیق بر اساس سامانه های صوری ریاضی و هندسی انجام شده و به میزان زیادی به گزاره های قاعده مند وابسته می باشد لذا روش انجام پژوهش استدلال منطقی می باشد .
از یافته های مهم این پژوهش ارتباط معنی دار بین الگوهای آرایش دهنده و ساختار دهنده در معماری ایرانی است که این مهم از طریق تحلیل های هندسی عمیق و دقیق هندسه پنهان نقش (گره) و مقایسه ی آن با ساختار اصلی پلان در محدوده ی تحقیق به دست آمد.