چکیده: (3108 مشاهده)
بافتهای تاریخی بهعنوان یک سیستم زنده نیاز به تکامل و دگردیسی در طول زمان دارند. در این میان، مداخلات بزرگمقیاس معماری نیازمند توجه ویژهای است تا در جهت حفظ ارزشهای بافت در توسعههای بعدی عمل نمایند. چگونگی تبیین و تعریف چارچوبی به منظور اکتشاف روندهای پیاپی چنین مداخلاتی و نحوه تبدیل آنها به محرک توسعه مثبت در مسیر تغییرات بعدی، پرسش اصلی پژوهش حاضر است. هدف این پژوهش، توصیف و تحلیل مداخلات بزرگمقیاس، در دامنه زمانی سه دهه پیش، در محلات چهارگانه شهر قدیم نجف و صورتبندی رویکرد و اصول حاکم بر مداخله پیرامون حرم مطهر علوی در جهت اصلاح روندهای پیشین و دستیابی به اصول طراحی شهری به منظور تبدیل آن به محرک توسعه مثبت بوده است. بستر پژوهش شهر قدیم نجف اشرف و مصادیق بررسی شده نیز طرح توسعه پیرامون حرم مطهر و مداخلات تجاری و مسکونی واقع در محلات چهارگانه بوده است. مطالعه حاضر با بررسی های اسنادی و تطبیقی، به روش استنتاجی و منطق حاکم بر پژوهش های موردی به واکاوی مداخلات بزرگ مقیاس پرداخته است. استفاده از روش موردپژوهی، امکان تحلیلهای موردی و بینموردی را نیز فراهم نموده است. بر اساس چارچوب حاصل از مرور متون نظری، نگاهی جامع بر اساس کلگرایی، میزان تحرک توسعه، حساسیت به زمینه، کنترلپذیری، پیشبینی ناپذیری، اثربخشی تکوینی و تشخصبخشی میتوانند امکان تبدیل پروژههای بزرگمقیاس به محرک توسعه مثبت را فراهم آورند. بر اساس نتایج پژوهش و کاربست مدل مفهومی در ارزیابی نمونههای موردی، توجه به الگوی توسعه تاریخی بر اساس رویکردی جامع، نگاه رفت و برگشتی از کل به جزء و بالعکس، حفظ تناسب دانهبندی، پیوند نسوج ارتباطی ملموس و غیرملموس و ظرفیتسنجی واقعی و مدیریت مکان متناسب با ویژگیهای زمانی از مشخصات شکلگیری محرک توسعه مثبت در بافت تاریخی نجف اشرف بوده است. دستیابی به تعاریف مشخصی از انسجام و پیچیدگی در راستای شاخصهای فوق، زمینه حفظ بافت های تاریخی در مسیر توسعه و جلوگیری از شکلگیری محرک توسعه منفی را فراهم میآورد.